انحلال شرکت

انحلال شرکت

 

انحلال شرکت به منزله پایان عمر شرکت است. تقسیم دارایی بین شرکا در صورتی میسر است که طلبکاران شرکت طلب خود را از شرکت دریافت کرده باشند. برای رسیدن به چنین مقصودی، قانون گذار تصفیه اموال شرکت را پس از انحلال پیش بینی کرده است.

 

موارد انحلال شرکت را بررسی می کنیم:

 

همان طور که تشکیل شرکت ناشی از اراده شرکاست، انحلال آن نیز با اراده شرکا میسر است. در نهایت ممکن است در طول حیات شرکت وقایع دیگری حادث شود که انحلال شرکت را ایجاب کند از جمله:

1- انحلال مبتنی بر اراده شرکا

2- انحلال به سبب از بین رفتن یکی از عناصر شرکت

3- انحلال مبتنی بر دلایل موجه

4- انحلال به سبب وضعیت یکی از شرکا

 

انحلال مبتنی بر رضایت تمامی شرکا

 

رضایت به انحلال شرکت وقتی مطرح است که شرکت برای مدت نامحدود تشکیل شده و یا مدت شرکت که در شرکتنامه پیش بینی شده است به پایان نرسیده باشد والا اگر شرکت دارای مدت بوده و مدت نیز به پایان رسیده باشد، شرکت منحل می شود، بدون آنکه نیازی به ابراز اراده شرکا بر انحلال باشد. چون در واقع، شرکا با تعیین مدت برای شرکت قبلاَ رضایت خود به انحلال را در زمان مقرر ابراز کرده اند.

به هر حال، اگر قبل از اتمام حیات شرکت، همگی شرکا به انحلال آن رضایت دهند، شرکت منحل می شود.

 

انحلال به اراده یکی از شرکا

 

هر گاه یکی از شرکا قرارداد شرکت را فسخ کند، شرکت منحل اعلام می گردد، مشروط بر اینکه شرکت برای مدت معین تشکیل نشده باشد. مع ذلک برای آنکه شریکی از این حق فسخ خود سوءاستفاده نکند قانون مقرر کرده است:

1- شریک در صورتی می تواند از این حق استفاده کند که اساسنامه این حق را از او سلب نکرده باشد و بدین ترتیب، لازم نیست که حق فسخ در اساسنامه پیش بینی شده باشد، بلکه کافی است که حق مزبور از شریک سلب نشده باشد تا بتواند شرکت را فسخ کرده، باعث انحلال آن شود.

2- فسخ ناشی از قصد اضرار به شرکا نباشد. این قاعده منطقی است، چون قانون به اشخاص اجازه نمی دهد که در اعمال حق خود راه سوءاستفاده را در پیش گیرند. قانون گذار قاعده کلی منع سوءاستفاده از حق را در این ماده به صراحت گنجانده و جای بحث باقی نگذاشته است. تشخیص مضر بودن فسخ برای شرکا با دادگاه است.

3- تقاضا باید شش ماه قبل از فسخ به طور کتبی به شرکا اعلام شود. با توجه به اینکه قانون، جز کتبی بودن تقاضا، شرط تشریفات دیگری مقرر نکرده است، تقاضا می تواند به صورت اظهارنامه و نامه سفارشی یا به طریق دیگری که انجام دادن تقاضا را اثبات کند، صورت پذیرد.

4- موافق اساسنامه باید سال به سال حساب شرکت رسیدگی شود، فسخ در موقع ختم محاسبه سالانه به عمل می آید. این تاکید قانون گذار برای حفظ حقوق اشخاص ثالث است و به هر حال، قاعده ای است که جنبه نظم عمومی دارد و شرکا نمی توانند بر خلاف آن، توافق کنند.

در هر صورت فسخ شرکت، در صورت قانونی بودن، منتهی به انحلال شرکت می شود و اگر شرکای دیگر بخواهند فعالیت شرکت را ادامه دهند باید شرکت جدیدی ایجاد کنند.

 

انحلال به سبب از بین رفتن یکی از عناصر شرکت

 

می دانیم شرکت قراردادی است که به موجب آن دو یا چند نفر شخص حقوقی را ایجاد می کنند تا فعالیت خاصی را در مدتی معین به انجام برسانند و در سود و زیان شرکت سهیم شوند. از میان رفتن هر یک از این عناصر تشکیل دهنده شرکت، موجب انحلال آن است.

 

الف) انتفای تعدد شرکا

شرکت در صورتی تشکیل می شود که لااقل دو نفر بر تشکیل آن توافق کنند و هر گاه پس از تشکیل شرکت، حالت تعدد شرکا از میان برود، یعنی فقط یک شریک در شرکت باقی بماند، شرکت منحل خواهد شد.

 

ب) حذف نوع شرکت توسط قانون گذار

هر گاه نوع شرکتی که تاکنون وجود داشته است از طریق وضع قانون حذف شود، شرکت منحل خواهد شد.

 

ج) انتفای موضوع شرکت

موضوع شرکت دارای دو مفهوم متفاوت است. مجموعه اموالی که به شرکت آورده می شوند و فعالیتی که شرکت برای انجام دادن آن تشکیل می شود. هر گاه موضوع شرکت، به دلیل تحقق هدف شرکت و یا از میان رفتن آن، منتفی شود، همچنین زمانی که انجام دادن مقصودی که شرکت برای آن تشکیل شده بود، غیر ممکن شود و یا نوع فعالیت مندرج در اساسنامه یا شرکتنامه از طرف قانون ممنوع گردد، شرکت منحل خواهد شد.

 

د) انقضای مدت شرکت

هر گاه برای شرکت مدت معین شده باشد و با انقضای مدت، شرکا به تمدید آن رضایت ندهند، شرکت منحل می شود. این قاعده کاملاَ منطقی است و اگر قانون گذار بر آن تاکید نمی کرد هم قابل اعمال بود. چون همان طور که گفته شد شرکا با تعیین مدت برای شرکت، از قبل چنین توافق کرده اند که هر گاه مدت شرکت به پایان برسد منحل شود.

 

ه) ورشکستگی شرکت

ورشکستگی شرکت تجارتی زمانی مصداق دارد که شرکت از تادیه وجوهی که بر عهده دارد برنیاید با توجه به اینکه حکم ورشکستگی به طور موقت قابل اجراست انحلال شرکت از زمانی تحقق پیدا می کند که حکم دادگاه اول صادر شده است و لزومی ندارد که حکم با گذراندن مراحل قانونی قطعی شده باشد.

از آنجا که شرکت، از تاریخ صدور حکم ورشکستگی، از دخالت در اموال خود ممنوع است طبیعی است که قانون گذار این قاعده را پیش بینی کرده باشد که در صورت ورشکستگی شرکت، شرکت منحل می شود.

 

باید توجه کرد که در صورت انحلال شرکت به سبب ورشکستگی، تصفیه اموال مطابق مقررات مربوط به ورشکستگی انجام می گیرد. بنابراین،در صورتی که طلبکاران شرکت ورشکسته توافق کنند با شرکت قرارداد ارفاقی منعقد کنند شرکت منحل نخواهد شد، مگر آنکه به تعهدات خود به موجب قرارداد ارفاقی عمل نکره باشد و یا قرارداد ارفاقی به دلیلی باطل اعلام شود.

 

انحلال مبتنی بر دلایل موجه

 

این مورد نیز از مواردی است که به خواست یکی از شرکا انجام می شود و در واقع یک نوع حق فسخ است از جانب شریک که در مورد شرکت تضامنی و مواد 161 و 189، به ترتیب برای شرکت های مختلط غیر سهامی و نسبی لازم الاجرا دانسته اند. این حق فسخ جنبه قانونی دارد، نه قراردادی و بنابراین، برای اعمال آن باید شرایط قانونی محقق باشد. در نتیجه، این حق فسخ باید توسط دادگاه اعلام شود و موارد آن را نیز دادگاه معین می کند.

 

الف) شرایط انحلال

حکم ورشکستگی شرکت تضامنی در صورتی صادر می شود که “یکی از شرکا به دلایلی، انحلال شرکت را از محکمه تقاضا نماید و محکمه آن دلایل را موجه دانسته و حکم به انحلال بدهد این قاعده حقوق تجارت مبتنی است بر قاعده کلی که اگر در یک معامله یکی از طرفین به تعهدات خود عمل نکند، طرف دیگر می تواند به قرارداد را پایان دهد.

 

ب) تشخیص دلایل موجه

اینکه چه دلیلی موجه است و چه دلیلی موجه نیست، امری است که نمی توان پاسخ دقیقی به آن داد. بعضی از این دلایل به طبیعت شرکت مربوط می شوند و اگر نباشند، قرارداد شرکت وجود ندارد و در نتیجه، شرکت قابل انحلال است اما مورد عمده زمانی است که یکی از شرکا به تکلیف خود به عنوان شریک عمل نمی کند.

 

دلیل موجه ممکن است امری باشد که ادامه شرکت را دشوار و با زیان مداوم همراه کند، مثل موردی که قسمت عمده ای از فعالیت شرکت، که هدف اصلی تشکیل شرکت بوده غیر قانونی اعلام می شود، هر چند که موضوع شرکت به تمامی منتفی نیست. در این مورد چون ادامه کار شرکت با موضوعاتی است که نفعی برای شرکا ندارد، شریکی که ادامه حیات شرکت به ضرر اوست می تواند انحلال شرکت را تقاضا کند. همچنین است زمانی که شرکت ضرر می دهد و به نظر می رسد که زیان شرکت دائمی است.

 

دلیل موجه ممکن است ناسازکاری شدید میان شرکا باشد. این امر به خصوص زمانی ایجاد اشکال می کند که اکثر شرکا، دائم از حق رد خود استفاده کرده، تصمیماتی اتخاذ می کنند که برای شرکای اقلیت متضمن زیان است و یا اینکه دو گروه مخالف که دارای آرای مساوی اند پیوسته با تصمیمات یکدیگر مخالفت می کنند و تصمیم گیری در مورد امور شرکت را غیر ممکن می سازند. در تمام این موارد، روح برابری و برادری که از لوازم حیات شرکت است وجود ندارد و دادگاه به درخواست یکی از شرکا باید حکم انحلال شرکت را صادر کند.

 

شرکا نمی توانند در شرکتنامه یا اساسنامه، حق مزبور را از خود سلب کنند. مع ذلک، تقاضای شریکی که انحلال شرکت را طالب است باید مبتنی بر دلیل موجهی باشد که ناشی از عمل خود او نیست، بلکه برخاسته از خطای شرکای دیگر است.

 

ج) اخراج شریک

اگر”دلایل انحلال منحصراَ مربوط به شریک یا شرکای معینی باشد، محکمه می تواند به تقاضای سایر شرکا، به جای انحلال حکم اخراج آن شریک یا شرکای معین را بدهد” در واقع، مورد نظر قانون گذار،رفتار نادرست شریک یا شرکای معین است که دلیلی است موجه برای دیگر شرکا که انحلال شرکت را تقاضا بکنند. قانون گذار مقرر می کند که اگر رفتار نامناسب یکی از شرکا، دلیل تقاضای انحلال توسط یکی از شرکا باشد، دادگاه می تواند به جای صدور حکم انحلال، حکم به اخراج شریک مزبور بدهد.

 

تقاضای اخراج باید از جانب شرکا مطرح شود و دادگاه نمی تواند حکم به اخراج بدهد.

بدیهی است که به رغم اخراج شریک متخلف، بقای شرکت در صورتی میسر است که پس از خروج شریک، حداقل دو شریک در شرکت باقی بمانند والا اگر با خروج شریک فقط یک شریک باقی بماند، شرکت منحل خواهد شد.

 

انحلال به سبب وضعیت یکی از شرکا

 

از آن جا که در شرکت ها، شخصیت شریک اهمیت فراوان دارد، فوت، حجر و عجز شریک از پرداخت دیون شخصی اش، ممکن است موجب انحلال شرکت شود.

 

الف) فوت و حجر شریک

در صورت فوت یا حجر یکی از شرکای ضامن، شرکت خود به خود منحل می شود. مع ذلک، سایر شرکا می توانند بر بقای شرکت با قائم مقام متوفی توافق کنند همان طور که گفته شد، در صورتی که نظر سایر شرکا بقای شرکت باشد، قائم مقام متوفی باید در مدت یک ماه از تاریخ فوت، رضایت یا عدم رضایت خود را در مورد بقای شرکت به طور کتبی اعلام نماید. در صورتی که قائم مقام متوفی رضایت خود را اعلام کرد، نسبت به اعمال شرکت در مدت مزبور از نفع و ضرر شریک است ولی در صورت اعلام عدم رضایت فقط در منافع حاصل در مدت مذکور شریک است و نسبت به ضرر آن مدت سهیم محسوب نمی شود. سکوت تا انقضای مهلت یک ماه مذکور، در حکم اعلام رضایت است و بر عکس، در شرکت های مختلط غیر سهامی، فوت یا حجر یا ورشکستگی شریک یا شرکای با مسئولیت محدود، موجب انحلال شرکت نمی شود.

 

ب) عجز شریک از پرداخت دیون شخصی

قانون تجارت ایران در مورد عجز یکی از شرکا از پرداخت دیونش دو مورد را از یکدیگر تفکیک کرده است:

 

1- هر گاه شریک تاجر باشد و قادر به پرداخت دیون خود نباشد،حکم ورشکستگی اش صادر می شود. در چنین صورتی، صدور حکم انحلال شرکت را مجاز می داند. مع ذلک در این باره باید به دو نکته اساسی توجه کرد:

 

* حکم انحلال در صورتی صادر می شود که مدیر تصفیه شریک ورشکسته کتباَ تقاضای انحلال شرکت را کرده و از تقاضای مزبور شش ماه گذشته و شرکت مدیر تصفیه را از تقاضای انحلال منصرف نکرده باشد انصراف در صورتی حاصل می شود که مدیر تصفیه شریک ورشکسته تشخیص دهد که ادامه شرکت به دلیل سوددهی آن به نفع طلبکاران شخصی شریک است.

 

* با وجود صدور حکم ورشکستگی شریک، سایر شرکا می توانند سهم آن شریک را از دارایی شرکت نقداَ تادیه و شریک ورشکسته را از شرکت خارج کنند این راه حل قانون گذار باید مورد تایید قرار گیرد، با پرداخت سهم شریک ورشکسته شخص جدیدی وارد شرکت نمی شود و در نتیجه، وضع موجود تغییر نمی یابد و همچنین علاوه بر شرکا، کارکنان و خدمه شرکت از کار بیکار نمی شوند.

 

2- هر گاه شریک عاجز از پرداخت، تاجر نباشد حکم ورشکستگی او را نمی توان صادر کرد و بنابراین، انحلال شرکت به سبب ورشکستگی مورد پیدا نمی کند. مع ذلک، اگر طلبکاران شخصی شریک نتوانسته باشند طلب خود را از دارایی شخصی او وصول کنند و سهم مدیون از منافع شرکت، کافی برای پرداخت طلب آن ها نباشد، می توانند انحلال شرکت را تقاضا کنند مشروط بر اینکه لااقل شش ماه قبل، قصد خود را به وسیله اظهارنامه رسمی به اطلاع شرکت رسانیده باشند. در این صورت، شرکت یا بعضی از شرکا می توانند مادام که حکم نهایی انحلال صادر نشده با پرداخت طلب طلبکاران مزبور تا حدود دارایی مدیون در شرکت یا جلب رضایت آنان به طریق دیگر از انحلال شرکت جلوگیری کنند در فرض اخیر، سایر شرکا می توانند سهم شریک مدیون را از دارایی شرکت نقداَ پرداخت کرده، او را از شرکت خارج کنند.

 

به هر حال در شرکت های مختلط غیر سهامی، نه ورشکستگی شریک با مسئولیت محدود موجب انحلال شرکت است و نه عجز او از پرداخت دیون شرکت (هر گاه شریک تاجر نباشد)

 

مدارک مورد نیاز برای ثبت انحلال شرکت در انواع شرکت ها:

 

در انحلال شرکت، کلیه ی اعضاء می بایست صورتجلسه را امضاء کنند و اگر حتی عضوی از شرکت رضایت به انحلال نداشته باشد سایر اعضاء نمی توانند شرکت را منحل کنند.

چنانچه شخصی غایب باشد، در صورتی که اعضاء از شخص غایب وکالتنامه تام داشته باشد می توان شرکت را بدون حضور وی منحل نمود اما در غیر این صورت هیچ راهی جز حضور خود شخص وجود ندارد.

 

مدارک مورد نیاز جهت ثبت انحلال شرکت سهامی خاص:

 

– اصل صورت جلسه ی انحلال شرکت که به تایید همه شرکا و مدیر تصفیه رسیده باشد.

– آخرین روزنامه رسمی شرکت

– فتوکپی شناسنامه مدیر تصفیه هر گاه مدیر تصفیه خارج از سهامداران انتخاب شده باشد.

– اصل روزنامه کثیرالانتشار حاوی آگهی دعوت شرکاء، هرگاه مجمع با اکثریت شرکاء تشکیل شده باشد.

 

* صورت جلسه انحلال شرکت همراه دیگر مدارک می بایست ظرف 5 روز از تاریخ تشکیل جلسه تقدیم اداره ی محترم ثبت شرکت ها گردد و پس از ثبت در دفاتر ثبت شرکت ها و امضاء ذیل آن توسط نماینده آن شرکت منحل شود.

 

مدارک مورد نیاز جهت ثبت انحلال شرکت با مسئولیت محدود:

 

– اصل صورت جلسه ی انحلال شرکت که به تایید همه شرکا و مدیر تصفیه رسیده باشد.

– آخرین روزنامه رسمی که آگهی های شرکت در آن منتشر می گردد.

– فتوکپی شناسنامه مدیر تصفیه در صورتی که خارج از شرکاء انتخاب شده باشد.

– ارائه سند ثبت دایر بر ارسال دعوت نامه برای شرکاء چنانچه مجمع عمومی فوق العاده با اکثریت شرکاء تشکیل شده باشد.

 

مدارک مورد نیاز جهت انحلال شرکت تضامنی:

 

– اصل صورتجلسه انحلال که به تایید همه شرکا و مدیر تصفیه رسیده باشد.

– مدارک شناسایی شرکا

– مدارک ثبتی شرکت

 

مدارک مورد نیاز جهت ثبت انحلال موسسه:

 

– اصل صورت جلسه ی انحلال شرکت که به تایید همه شرکا و مدیر تصفیه رسیده باشد.

– فتوکپی شناسنامه ی کلیه ی شرکا

– فتوکپی شناسنامه مدیر تصفیه در صورتی که خارج از شرکاء انتخاب شده باشد.

– آخرین روزنامه رسمی که آگهی های موسسه در آن منتشر می شود.

 

ثبت انحلال شرکت

 

انحلال شرکت قبل از موعد در صلاحیت مجمع عمومی فوق العاده است و در هر موقع می تواند در مورد آن اخذ تصمیم نماید. این تصمیم وقتی مناط اعتبار است که در جلسه رسمی و با اکثریت دو سوم آراء حاضر در آن اتخاذ گردد. لذا، سهامداران می بایست با توجه به مقررات قانونی، صورت جلسه ای تحت عنوان مجمع عمومی فوق العاده تنظیم کرده و به انضمام سایر مدارک، به اداره ی محترم ثبت شرکت ها ارسال نمایند تا آن اداره ی محترم، اقدامات لازم جهت ثبت را مبذول دارد و مراتب از طریق نشر آگهی در روزنامه رسمی یا کثیرالانتشاری که آگهی های مربوط به شرکت در آن نشر می گردد به اطلاع صاحبان سهام برسد.